رامیان شهری در استان گلستان ایران و مرکز شهرستان رامیان است.
جمعیت این شهر بر اساس سرشماری سال ۱۳۸5، برابر با ۱۲٫۰۰۸ نفر بوده‌است و دارای 7۸۳ کیلومتر مربع مساحت است. شهرهای دلند، قلعه میران و فندرسک از توابع آن هستند که 55 روستا را شامل می‌شود. شهر رامیان دارای ۳ کیلومتر مربع مساحت است و موقعیت جغرافیایی آن با طول شرقی 55٫9 درجه و عرض شمالی ۳7٫۱ درجه می‌باشد؛ که نسبت به مرکز استان (گرگان) 76 کیلومتر فاصله دارد. میزان بارندگی سالانه شهر رامیان بین ۸۰۰ تا ۱۰۰۰ میلی‌متر است. زبان‌های رایج مردم این منطقه فارسی و ترکی است و از فعالیتهای مهم مردم منطقه رامیان کشاورزی، نوغانداری و آموزگاری است. مردم این منطقه در کنار فعالیتهای کشاورزی از هنر صنایع دستی نیز بهره‌مند هستند و از مهمترین صنایع دستی منطقه می‌توان به چادر شب بافی (ابریشم بافی) اشاره کرد.

جاذبه‌های گردشگری

از جاذبه‌های گردشگری شهرستان رامیان می‌توان به قله ۲4۰۰ متری قلعه موران به همراه چشم انداز زیبا و بقایای تاریخی، یخچالهای طبیعی، گله های اسب وحشی و گونه های نادر دارویی گیاهی موجود در بالای کوه، استخر طبیعی گل رامیان با عمق نزدیک به ۸۰ متر، مجموعه ابشارهای سرخه کمر به تعدا 5 آبشار، مجموعه ابشارهای جوزک، مجموعه ابشارهای سید کلاته به تعداد ۸ آبشار، مجموعه ابشارهای چفت که تعداد آنها به ۱۲ آبشار می‌رسد که کوتاهترین ان ۸ و بلندترین ان ۳۲ متر ارتفاع دارد، مجموعه ابشارهای پشمکی، چشمه زارهای نیلبرگ، چشمه زارهای سید کلاته، انجیر چشمه، منطقه کوهستانی و برف گیر النگ، چشمه پیر کرم، دهکده های ییلاقی و توریستی در ارتفاعات رامیان، مانند پاقلعه، رضی، ملچ آرام و...، جنگل دره ملا و باغ تاشته، پارک جنگلی زیبای دلند، ذخیره گاه بین‌المللی سرو زربین، ذخیره گاه بین المللی سرخدار، جنگل پنهان خانه، گرم چشمه، دیو چشمه، روستای تاریخی کشکک، تپه تاریخی نقاره خانه، بقعه متبرکه امامزاده بی بی حلیمه خاتون الهادی و همچنین موزه مردم‌شناسی شهر رامیان اشاره کرد.

مردم

مردم رامیان و روستاهای کوهپایه و کوهستانی آن به زبان ترکی و فارسی صحبت می‌کنند. زبان مردمان ترک‌زبان رامیانی ترکی قزلباشی است که در دجه اول دارای ریشه‌ای مشترک با ترکی خراسانی (گرایلی یا قرائی) و آنگاه با ترکی استانبولی، آذری و ترکمنی است. روستاهای کوهستانی این شهرستان به زبان فارسی سخن می‌گویند و زبان فارسی را با گویش بازمانده از گویش ایالت کهن گرگان (یا جرجان ) با گرایشی از لهجه گرگانی موسوم به کوهستانی سخن‌ می‌گویند.
ترکان رامیانی برای دفاع از شیعیان منطقه در قبال ازبکان و ترکمن‌ها به دستور صفویان، در «کالپوش» (در شهرستان میامی، استان سمنان) و نقاطی دگر از جمله مناطقی از خراسان، مانند بجنورد، شیروان، بام صفی آباد، جغتای، تربت حیدریه و... مستقر شدند. هرچند گستردگی گرایلی‌ها یا قرائی‌ها، استان‌های خراسان، گلستان، مازندران، سمنان، آذربایجان غربی و کرمان را در بر می‌گیرد اما دسته‌ای از آنها در زمان پخش ایل‌ها در زمان شاه عباس صفوی وارد رامیان می‌شوند. آنها در ادوار آتی وارد مکانی با نام «کهنه رامیان» شدند که ویرانه‌هایی از آن، در شمال غربی رامیان فعلی، در غرب و جنوب غرب زمین‌های پرآب و حاصلخیز (آیش) و همچنین اطراف روستای «قره قاچ» تا «دره بیژن»، دشت توران و حوالی دامنه کوه «بلندجار» (که آن هم از سکونتگاه‌های این ترکان قزلباش بود) باقی‌مانده است؛ ولیکن به فرمان حسین قلی خان قاجار به رامیان تازه یا همین رامیان کنونی کوچیدند.

تاریخ

نام رامیان در داستان‌های اسطوره‌ای ذکر شده است. در داستان بیژن و منیژه شاهنامه آورده شده است که مردم شهر اَرمان، شهر مرزی در ایران و توران از شاه وقت ایران می‌خواهند پهلوانی را برای کشتن گرازهای مزاحم کشتزارهایشان بسیج کند. امروزه شمال شهرستان رامیان را دشت توران می‌نامند که رو به آسیای میانه است. در حاشیه شهر دره‌ای هست موسوم به دره بیژن و هنوز هم اوصاف شاهنامه نظیر بیشه‌زاری، وفور نعمت و گوزن و آهو را داراست. نام رامیان شباهت دارد به واژه اَرمان. گفتنی‌ است که در لهجه بومی اَرمان معادل آرمان تلفظ می‌گردد.
در داستان ویس و رامین هم فخرالدین اسعد گرگانی از عشق سه ضلعی ویس، رامین و ویرو تصویر کشیده است. در این داستان هم علاوه بر شباهت واژگان رامین با رامیان، نام ویرو را داریم‌ در حالی که ویرو نام یک روستای تاریخی در کوهستان‌های رامیان می‌باشد.
به هر حال، شهر رامیان قدمت کهنی در طول تاریخ دارد. رامیان در اوایل دودمان اشکانی که شهر صددروازه پایتخت آنان بود، پایتخت ییلاقی و تفرجگاه شاهان اشکانی بود. آثار کشف شده در جنگل‌ها و کوه‌های رامیان و همچنین، آثار تاریخی بر این گزاره دلالت دارند. در کتاب "سرزمین جاوید" اثر ذبیح الله منصوری به نقل از نویسندگان ارمنی و یونانی جهان باستان و مورخان اروپایی معاصر آورده شده که یونانیان این منطقه را "لابوس" می‌خواندند. جنگ‌هایی میان اشکانیان و سلوکیان در این منطقه رخ داده است. گفتنی است که "شراب رامیان" از جمله تولیدات آن زمان رامیان بوده که بر اثر این تقابلات در طول تاریخ به ترتیب به یونان، روم، فرانسه و سپس به ایرلند و کالیفرنیا گسترده شده است.
اوج رونق رامیان در قبل از حمله سپاهیان عرب به ایران و در زمان رونق ایالت هیرکانیا بود و پس از حمله مغول وضعیت آن بدتر شد. در زمان تیمورلنگ عده‌ای گرایلی‌ها وارد محدوده خراسان، جرجان، قومس و مازندران می‌شوند. گرایلی‌ها در زمان صفویان وارد پیکره دولتی و نظامی این حکومت شده و رفته رفته تحت عنوان قزلباش شناخته می‌شوند.
پس از تاسیس مدرسه سعدیه رامیان علاوه بر نقش بازرگانی و کشاورزی، شهر رامیان از حدود سه قرن پیش نقش علمی گذشته به خود گرفت. این نقش در پیرامون دویست سال گذشته تا زمان پادشاهی رضاشاه پهلوی به اوج خود رسید اما رفته رفته رو به افول گذاشت. در سال ۱۳95 طی تلاش مقامات محلی اقداماتی جهت احیای این مدرسه انجام شد. گفتنی است که این مدرسه بزرگترین باغ های موقوفه کل کشور را به خود دارد که شالیزارهای چشمه گل رامیان و مزارع منطقه گل چشمه (واقع در شهرستان آزادشهر) از جمله آن است.
در زمان انقلاب مشروطه، مردم رامیان به جرگه انقلابیون پیوستند. پس از خلع محمدعلی شاه قاجار از سلطنت و تبعید وی به روسیه در ماجرای به توپ بستن مجلس به کمک لیاخف، افسر روسی، وی قصد عزیمت مجدد به ایران برای بازپسگیری تاج سلطنت کرد. در این جنگ‌ها مردم رامیان با رهبری شیخ عبدالحسین جعفری رامیانی، ملقب به اشجع العلماء، در برابر نیروهای استبداد ایستادگی می‌کنند و آنان را به عقب بازمی‌گردانند. از این رو، رامیان در کنار استرآباد قطب دفاع از انقلاب مشروطه بود.

منبع: ویکی‌پدیا